انتظار |
شاعر: حجت الاسلام و المسلمین زمانی دیشب این طبع بیقرارشما خواست عرض ارادتی بکند دست کم از دل شکسته تان واژه هایم عیادتی بکند *** چشم بد دور عمرتان بسیار کس نبیند ملالتان آقا ما نمردیم خون دل بخوری تخت باشد خیالتان آقا *** چیست روباه در مصاف شیر؟ چه نیازی به امر یا گفته؟ تو فقط ابرویی به هم آور می شود خواب دشمن آشفته *** هست خاموشی ات پر از فریاد درتو آرامشی است طوفانی الذی انزل السکینه تورا کرده سرشار از فراوانی *** واژه ها از لبت تراویدند پر صلابت پر عاطفه پرشور آفریدند در دل مردم عزت آمادگی حماسه حضور *** این حماسه همه زیمن تو بود گرچه از آن مردمش خواندی رهبرا تا ابد ولی محبوب در دل عاشقان خود ماندی *** گرچه در باغ سینه ات داری لطف ها مهرها محبت ها گفتی اما نمیروی چو حسین(ع) تا ابد به زیر بدعت ها ناگهان در نماز جمعه شهر عطر محراب جمکران گل کرد بغض تو تا شکست بر لب ها ذکر یا صاحب الزمان(عج) گل کرد *** جان ایران چه شد که جانت را جان ناقابلی گمان کردی؟ آبروی همه مسلمانان اشک مارا چرا درآوردی؟ *** جسم تو کامل است ناقص نیست می دهد عطر یک بغل گل یاس دستت اما حکایتی دارد..... رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس
[ شنبه 89/3/22 ] [ 11:19 صبح ] [ مهدی مهدوی شعار ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |