سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انتظار
قالب وبلاگ

کمی از اذان مغرب گذشته بود که دیدم نزدیکیهای یک مسجد بزرگ هستم ، تا وضو گرفتم و وارد شدم نماز مغرب را از دست داده بودم . به همین دلیل ، دقایقی بعد از دیگران نماز عشایم را تمام کردم . در همین موقع بود که روحانی خوش گفتار آن مسجد ِ بزرگ که ظاهراً برنامه هفتگی پرسش و پاسخ داشت شروع کرد به سؤالات مسجدی ها پاسخ گفتن . آنقدر در کلام ، نافذ بود که بعد نماز ، نشستم و تا پایان پرسشها و پاسخها به حرفهایش گوش دادم .
  
یکی در جمع پرسید : ببخشید حاج آقا ! راست است که دیروز جلسه هیئت امنای دانشگاه
آزاد بوده و در اول جلسه ، میر حسین موسوی آمده و آقای هاشمی رفسنجانی گفته حالا که ایشون آمده اند اشکالی ندارد بگذارید در جلسه شرکت کنند ؟ روحانی مسجد گفت : من البته شخصیت حقیقی و حقوقی آقای رفسنجانی را از هم جدا می‌کنم اما این سؤال شما ، مرا یاد آن بنده خدایی انداخت که آمد پیش آیت الله میرزا هاشم و گفت : حاج آقا ! من امروز ، یادم نبود که ماه مبارک رمضان است به همین دلیل با دوستان رفتیم یک باغ باصفا و بره ای زمین زدیم و کبابی و بعد هم برای اینکه کباب ، از گلویمان پایین برود اشربه فراوانی فراهم بود که از آنها نوشیدیم و بعد خیلی خوشحال به خانه که رسیدیم دیدیم خوب ، همسرمان هم حضور دارند و خلاصه احساساتمان جریحه دار شد و بعد هم خوب طبیعتاً غسل هم بر ما واجب شده بود به همین دلیل به خزینه حمام رفتیم و داشتیم غسل می کردیم که ناگهان در زیر آب ، یادمان آمد که در ماه مبارک رمضان هستیم و باید روزه می گرفتیم و ماندیم که سرمان را از زیر آب بیرون بیاوریم یا نیاوریم ! حالا خدمت شما رسیده ایم که ببینیم روزه امروز ما چه حُکمی دارد ؟

 

روحانی مسجد با آن لهجه شیرین ِ اصفهانیش ، ادامه داد : حاج میرزا هاشم به او گفت: خوب اگر نمی دانستی که ماه مبارک رمضان است و این همه کارهای مبُطل را انجام داده ای که حَرَجی بر تو نیست و روزه ات - ان شاء الله - درست است . اماحاج میرزا هاشم سرش را نزدیک گوش روزه خوار مزبور کرد و آهسته گفت: یک چیزی به تو بگویم : من تا حالا مسلمونی به خری تو ندیده ام !
حالا آقایان برای ما محترم . ولی اگر این همه دروغ و توهم و قشون کشی خیابانی و آتش زدن ماشینها و موتورها و کشتن و زخمی کردن بسیجی و نیروی انتظامی و آتش زدن مسجد و ادعای تقلب کردن و کارهای غیر قانونی کردن و حمایت اسرائیل و آمریکا و بهایی ها و رضا ربع پهلوی و گوگوش و منکرین امام زمان و ... را از این آقا ندیده اند یا دیده اند و حمل به صحت ! کرده‌اند ... والا چه بگویم؟!


جمعیت حاضر در مسجد از خنده ریسه رفتند.

 

 


[ یکشنبه 89/4/13 ] [ 10:30 صبح ] [ مهدی مهدوی شعار ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب